عید سعید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیه السلام
شاعر : ابراهیم زمانی
نوع شعر : مدح و مناجات با ائمه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : مربع ترکیب
سرخوش از جامِ میِ لَم یزلی میگویم سر اگر خواست غمی نیست بَلی میگویم
بیخود از خود شده با صوتِ جلی میگویم صد و ده بـار ” عـلیأ به علی” میگویم
پـدرم گـفـتـه از آغــاز بـگـو یـا حـیــدر
به زمین خوردی اگر باز بگو یا حـیـدر
از همان روز به فرمـانِ پدر میگویم مست از نامِ عـلی سیـنه سِپـر میگویم
«ها عـلـیٌ بشـرٌ کـیفَ بشر» میگویم بـارهـا گـفـتـهام و بـارِ دگـر میگویم:
عزّتِ هر دو جهان عزّتِ در نامِ علیست
و اذان قـسـمتی از نـامِ دل آرامِ عـلیست
یا علی اسم به این جذبه و زیبایی نیست قدرتش قدرتِ جسمانی و دنیایی نیست
هر که شد بندۀ او بنـدۀ هرجایی نیست به خدا غیرِ علی حضرتِ مولایی نیست
من در این شعر که با یادِ علی میخوانم
هر کجا خسته شوم” نادِ عـلی ” میخوانم
یا علی، اسمِ تو سرمستِ شرابم کرده است سرخوش از جامِ میِ و بادۀ نابم کرده است
از درِ میکدهها سخت جوابم کرده است نقشِ انگورِ ضریحِ تو خرابم کرده است
میروم بـاز ولی مـسـتـم و بر میگـردم
جـلدِ ایــوانِ نجـف هـستم و بر میگـردم
یا علی… آمدی و بنده نـوازی کردی با دلِ خـسـتـۀ مـاتـم زده بـازی کردی
بین ایوانِ نجف خاطـره سازی کردی هرچه میخواست دلم دادی و راضی کردی
حضرتِ عشق عجب حال و هوایی داری
خـودمـانـیم چـه ” ایـوانِ طـلایـی” داری
یا عـلی روحِ مسلـمانی سلـمان هستی پـدرِ خاکی و هـمـسایۀ بـــاران هستی
جانِ عالم به فدایت که خودت جان هستی کفرِ محضیم همه گر تو مسلمان هستی
تو قـسیمی همه با حُـبِّ تو میـزان دارند
دشمنان هم به کرامـاتِ تو ایـمـان دارند
یاعلی دردِ مرا جز غمِ تو مرهم نیست بندۀ عـشقِ توأم بنـدۀ حیـدر کـم نیست
بگذار عالمیان طـعنه زنندَم غم نیست هر کسی سائل کوی تو نشد آدم نیست
مـا جــوانـانِ غــدیـریـــم خــدا مـیدانـد
پــاسِـبـانـــانِ غـــدیــریــم خـدا مـیدانـد
شبِ تنهایی ماه است علی جان برگرد بر لبِ آیِــنه آه است علی جان برگرد
دل پریشانِ تو چاه است علی جان برگرد قاتلت چشم به راه است علی جان برگرد
شک ندارم که همین درد مرا خواهد کشت
عاقبت غربتِ این مرد مرا خواهد کشت
|